ミ♥ミ دختـری در باد ミ♥ミ
دل نوشته يه دختر عاشق باد
باد با چراغ های خاموش کاری ندارد
من آخرین چراغ جاده ای بودم که به جایی می رسید. ظاهرا محض رضای خدا جاده رو ساخته و آسفالت کرده و دورش چراغ چیده بودن و نشسته بودن به تماشای ما تا شاید سبز بشیم! میگفتن اول جاده درّه و کوه و رود و دود هست. اما من ندیده بودم. باد هم ساده می اومد می رفت... عقبی ها می گفتن باد با چراغ های خاموش کاری نداره. اون روز نفهمیدم یعنی چی! یه روز شنیدم یه چراغ عاشق باد شده از دست رفته... سرم رو انداختم پایین و باد زد چراغی رو خاموش کرد...
نظرات شما عزیزان:
Design By : MihanSkin |